دسته‌بندی نشده

مقایسه مایکروسافت پروجکت با پریماورا – قسمت اول

​معمولا نتیجه کاری بهتر است که از ابزار بهتر و دقیق تری برای انجامش استفاده شود. ظرافت کار، میزان دقت لازم و میزان هزینه برای محصول معیارهای انتخاب ابزار کار را تشکیل می دهند. مدیران پروژه نیز به هنگام انجام پروژه بسته به میزان فعالیت ها و دقت لازم در کار و گزارش گیری و به روزسازی پروژه یکی از نرم افزارهای مربوط به انجام پروژه را انتخاب می کنند. در ایران و دنیا دو نرم افزار مایکروسافت پروژه ( MSP ) و پریماورا ( Primavera ) ) بازار مدیریت پروژه را در دست گرفته اند. البته بیرون از ایران به دلیل رعایت حق کپی رایت نرم افزارهای با کیفیت بالا و پایین تر و به تناسب گران و ارزانی نیز وجود دارد که دو نرم افزار مذکور جزو دسته نرم افزارهای گران محسوب می شوند. هرچند مایکروسافت در هر نسخه نسبت به نسخه قبلی خود با افزودن ویژگی های بیشتر و بهبود نرم افزار مایکروسافت پروجکت رشد قابل توجهی داشت و توانست بسیاری از کارهایی که پریماورا انجام می دهد را انجام دهد، ولی هنوز از لحاظ کیفیت پریماورا نرم افزار قوی تری محسوب می گردد. مثلا مایکروسافت با افزودن ویژگی Project Central قابلیت به روز رسانی از راه دور را به نرم افزار داد که این ویژگی تلفیق کاملا مناسبی از Progress Reporter و Project Website در پریماورا P6 محسوب می شود. امکان تعریف کدهای پروژه ای و Layout Views نیز در پریماورا بهتر از مایکروسافت پروجکت ( پراجکت ) عمل می کنند. پس با این همه برتری که برای پریماورا وجود دارد چرا در سراسر دنیا مایکروسافت پروجکت هنوز طرفداران بسیار خود را از دست نمی دهد ؟

در حقیقت ما باید پاسخ این سئوال را بیابیم که کدام یک از این دو نرم افزار برای پروژه مورد نظر ما کاربردی تر است ؟

در این مقایسه سعی شده از تمامی ورژن های مایکروسافت پروجکت ( MSP ) و پریماورا ( Primavera ) با تمام ویژگی ها صحبت شود. ولی نکاتی را نیز باید در نظر گرفت. مثلا P3 نرم افزاری سازمانی است، در حالی که مایکروسف پروجکت قابلیت سازمانی ندارد. بنابراین اگر به ویژگی های سازمانی P3 پرداختیم آن ویژگی ها را می بایست با مایکروسافت پراجکت سرور ( MSP Server ) که نرم افزار سازمانی مایکروسافت پروجکت است مقایسه کنیم. زیرا ویژگی سازمانی بودن باعث می گردد تا به قابلیت کار گروهی در پروژه های مختلف یک سازمان توجه ویژه شود.

در ابتدای مقایسه برخی ویژگی های این دو نرم افزار را به صورت جداگانه بررسی می کنیم :

مایکروسافت پروجکت ( مایکروسافت پراجکت -MSP ) :

1. از لحاظ کارایی و سرعت در امر زمان بندی بسیار عالی است.

2. به دلیل راحتی کار کردن با نرم افزار و رابط کاربری قوی خانواده  آفیس طرفداران زیادی دارد.

3. کار کردن با این نرم افزار بسیار راحت است.

4. از امکانات ویندوز ( Windows ) استفاده می کند.

5. با سایر نرم افزار های آفیس سازگار است و محیط و جعبه ابزاری مشابه دارد.

6. Help کامل، قوی و Online درون برنامه که بسیاری از سئوالات کاربر را پوشش می دهد.

7. گزارش گیری و نماهای ( View های ) متنوع که برای فیلترینگ و کنترل پروژه نیاز است.

8. قابلیت تعریف جداول و View های جدید که برای گزارش گیری های دلخواه استفاده شود.

9. امکان بازخوانی اطلاعات این نرم افزار توسط سایر نرم افزارهای مدیریت پروژه نیز وجود دارد.

10. و از تمامی این ویژگی ها بهتر رابط کاربری مایکروسافت، کاربرپسند بودن و سهولت کار با این نرم افزار است که باعث می شود در محیط نرم افزار به راحتی بتوانیم کار خود را با سرعت در نرم افزار انجام دهیم.

این ویژگی ها باعث می شود تا به راحتی پروژه ای را طرح ریزی، برنامه ریزی، اجرایی کنیم و در طول اجرای پروژه آن را کنترل، و خطاها و اتفاقات احتمالی را در نظر گرفته، و با ارائه گزارشات مطلوب به مستند سازی بهتر پروژه کمک کنیم.

پریماورا ( Primavera ) :

1. تهیه شده توسط مدیران پروژه که خود تعداد زیادی پروژه را مدیریت کرده اند.

2. طراحی P3 به منظور مدیریت و کنترل ساده و منعطف پروژه های بزرگ یک سازمان بدون محدودیت در تعریف فعالیت و نوع فعالیت ایجاد شده است.

3. نمایش خوب اطلاعات برای پاسخ به سئوالات ( حتی سئوالات شرطی ) مدیر پروژه، که گزارشات و نمودارهای گرافیکی خوبی برای نمایش پاسخ وجود دارند. ( مانند شبکه فعالیت ها )

4. توان دسته بندی و تجزیه و تحلیل پروژه و فعالیت ها به کمک ابزارهایی همچون 24 کد فعالیت، 16 کد بخش اطلاعاتی دلخواه، 10 کد پروژه، 19 مرحله مرتب سازی داده ها، 28 مرحله فیلتر و 31 تقویم برای برنامه ریزی دقیق فعالیت ها.

5. تحت شبکه بودن که کاربران مختلف از مکان های مختلف به اطلاعات پروژه دسترسی داشته باشند و به صورت همزمان یا در زمان های مختلف پروژه های خاص را برنامه ریزی و کنترل کنند.

6. امکان بازخوانی اطلاعات این نرم افزار توسط سایر نرم افزارهای مدیریت پروژه نیز وجود دارد.

7. به روز رسانی از راه دور می تواند انجام شود.

در این نرم افزار مهمترین قابلیت بانک اطلاعاتی ویژه نرم افزار است. به این صورت که این اطلاعات زیاد را در 21 تا 23 فایل ذخیره می کند و در هریک مقداری از اطلاعات پروژه را ثبت می کند. سپس با استفاده از فیلدهای کلیدی این اطلاعات را مرتبط ساخته و به کاربران شبکه و کسانی که خارج از این برنامه و از طریق صفحه گسترده ها نیز کار می کنند اجازه کار کردن روی پروژه را می دهد.

حال به مقایسه برخی ویژگی های دو نرم افزار بپردازیم :

· ALAP برای پریماورا شناوری آزاد و در مایکروسافت پروجکت شناوریکل را صفر می‌کند.

· در مایکروسافت پروجکت فارسی نوشتن به مراتب راحت تر از پریماورا است. 

· واضح است که مایکروسافت پروجکت با خانواده خود (سایر نرم افزارهای مایکروسافت ) رابط کاربری بهتری دارد.

· مایکروسافت پروجکت در ایران عمومیت بیشتری دارد و در نتیجه استفاده از آن در شرکت‌هایی که با شرکت‌های مختلف سر و کار دارند ساده‌تر است.

· در مایکروسافت پروجکت می توانیم مقداری از روابط که با یکدیگر دخیل هستند را بر حسب درصد نیز وارد کنیم، در حالی که در پریماورا نمی توان درصدی بیان نمود.

· در مایکروسافت پروجکت برخلاف پریماورا تنها یک رابطه بین دو فعالیت می توان ترسیم نمود.

·  در پریماورا مانند کتاب های کنترل پروژه شناوری را float و در مایکروسافت پروجکت ، slack می‌نامند.

· منطق ساختار شکست مایکروسافت پروجکت با پریماورا فرق دارد اما هردو در عمل برای کاربر تقریبا یک کار را انجام می دهند.

· در مقایسه گزارشات دو نرم افزار با توجه به اینکه در گذشته برنده پریماورا به نظر می رسید، و مایکروسافت پروجکت توانست با تغییرات و پیشرفت تا حد کاملا قابل قبولی این اختلاف را جبران کند، ولی این نکته قابل تأمل است که هنوز هر دو نرم افزار در پاسخ به نیازها و گزارش دهی ضعیف عمل می کنند.​ 

کاربرد تقویم شمسی و نیاز به فارسی ساز

در ایران تقریبا تمام کسانی که سواد کامپیوتری دارند با آفیس ( Office ) نیز کار می کنند. استفاده عمومی از خانواده آفیس در ایران تقریبا بیست ساله شده است و از سال 1997، مایکروسافت زبان های فارسی و عربی را به این مجموعه افزوده است. در طول این شانزده سال استفاده از زبان فارسی توسط کاربران ایرانی، این مجموعه پیشرفت نیز داشته، اما کاربران ایرانی در هنگام استفاده از این مجموعه هنوز به مشکلات و کمبودهایی بر می خورد. تمامی این افراد مشکل ها و نواقص گفته شده را حس می کنند و به نوعی با این اتفاق کنار می آیند. مثلا یا از روش های ابداعی استفاده می کنند یا در هنگام تاریخ دهی از تقویم میلادی استفاده می کنند یا … .

در هنگام کار با مایکروسافت پروجکت نیز یکی از مشکلات مورد توجه برای کاربران عدم وجود تقویم شمسی در این نرم افزار است. مدیران پروژه مجبورند با تقویم میلادی آشنا باشند و با تبدیل زمانی پروژه را وارد برنامه کرده و در انتها نیز برای گزارش گیری یا پیگیری پیشرفت یکی از فعالیت ها باز تاریخ را به شمسی تبدیل کنند.

در این راستا نیاز به بومی سازی این دست نرم افزارهای مهم در کشور حس شد و گروه هایی برآن شدند تا این نیاز بازار را پاسخ گو باشد. در بومی سازی ها مهم ترین نکات قابل توجه شمسی کردن تقویم و فارسی سازی درست نرم افزار به گونه ای است که محتوای نرم افزار اصلی و مفهوم آن دچار تغییر نشود.​